سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در یکى از عیدها فرمود : ] این عید کسى است که خدا روزه‏اش را پذیرفته و نماز وى را سپاس گفته و هر روز که خدا را در آن نافرمانى نکنند روز عید است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :63
کل بازدید :234138
تعداد کل یاداشته ها : 133
103/2/7
12:33 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
صادق مصلحی[38]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

خون شهید محمد حسین مصلحی وادقانی را منافقانی بر زمین ریختند که ایرانی بودند و فارسی زبان و ظاهرا مسلمان. نظام آخوندی و سپاه و حوزه های علمیه را دشمن درجه یک خود می دانستند و با دشمنان نظام دوستی محکم داشته و دارند. اجازه نخواهم داد دوباره منافقانی که خود با نظام و اسلام دشمنی دارند با نام دفاع از دموکراسی خون این شهید را پایمال کنند.

 

2/12/87

امروز به دیدن امام جمعه شهر منوجان رفتیم

پیرمردی خوش اخلاق ونورانی  که به خاطر کهولت و بیماری کمتر از خانه بیرون می آید و برای بلند شدن باید کسی دستش را بگیرد و زیاد نمی تواند بایستد .

 

 بعد از خوشامد گویی و عذر خواهی به خاطر اینکه نمی تواند بیش از این به طلبه ها خدمت کند از خاطرات انقلاب برایمان گفت از لحن و صحبتهایش روحیه انقلابی آشکار بود میگفت قبل از انقلاب همه جا تاریکی بود و نادانی و ستم و فقر و بی دینی و انقلاب به این منطقه نور بخشید .در حادثه فیضیه حضور داشته و بارها به زندان افتاده بود میگفت:یکبار افسری من و یک روحانی دیگر را که جز ما هم هیچ روحانی دیگری در منطقه نبود در همین شهر بازداشت کرد  وقتی سوال کردیم جرم ما چیست ؟گفت همین که آخوند هستید جرم است. از شکنجه های زندانهای ساواک بدون دلیل و مدرک گفت و از دستگیر شدن با یک ساک پراز اعلامیه امام  و چشم پوشی افسر ژاندارمری هم گفت .از کدخدای زورگوی ساواکی و رییس ژاندارمری می گفت که اگر کسی می خواست ازدواج کند حتما باید آنها را مطلع و راضی می کرد وگرنه عروسی را به هم می زدند. سوال کردم این کدخدا بعد از انقلاب چه کرد ؟گفت با شنیدن خبر پیروزی انقلاب سکته کرد و مرد.

ظهر رفتیم نماز جمعه .خطبه ها را آرام و کوتاه خواند سخنانش پدرانه و دلنشین بود .صفها فشرده و مسجد هم پر بود همین باعث شده بود که هوای مسجد گرم باشد . پنکه های سقفی را روشن کردند اما فایده ای نداشت  .

بعد از نماز پیاده برگشتیم خانه معلم


87/12/4::: 3:12 ع
نظر()