بعد از مدتی یکی از بروشورهای تبلیغاتی مهندس موسوی را برداشتم (که جنجالی بزرگ را در پی داشت) و مطالعه  کردم تا یکبار خارج از فضای هیجانی قبل از انتخابات آنرا بررسی کنم .با مطالعه این بروشور به چند نکته جالب توجه برخورد کردم .

شما هم نظر خود را درباره این چند نکته بگویید.

1-موضوع فلسطین یکی از مسائلی بود که با انقلاب اسلامی ایران ارتباط اساسی داشت و بسیار مورد تاکید امام خمینی رحمت الله علیه بود به نحوی که همه یاران امام از مبارزه با اسرائیل و حمایت از فلسطین سخن میگفتند و تمام کسانی که سازش و مذاکره را بر مقاومت در برابر صهیونیسم ترجیح می دادند مطرود می شدند.
بنیانگذاری روز قدس و سخنانی تاریخی که چشم آنداز سیاسی نظام اسلام ما وپشتوانه شعارهای مرگ برآمریکا و اسرائیل شد نشان از توجه امام به مساله فلسطین و بیانگر مواضع آن بزرگمرد تاریخ در این زمینه می باشد.

اما در بروشور تبلیغاتی مهندس به جمله ای برخوردم که برایم جالب بود وبا جستجویی در اینترنت هم به سخنرانی مهندس در دانشگاه دست پیدا کردم که عین همان عبارت را گفته بود"سرنوشت فلسطین را ساکنان آن با آرا مشخص کنند"و این ادعا را استراتژی نظام از سالها قبل معرفی می کنداما واضح است که ساکنان فعلی فلسطین اکثریت یهودی اشغالگر هستند و اگر بنا باشد رای گیری بشود مشخص است که نتیجه آن نابودی فلسطین و رسمیت یافتن کشور اسرائیل است .اما چطور مهندس این نتیجه را نادیده گرفته وبه جای عبارت "مردم اصلی و اخراج شده فلسطین" از کلمه "ساکنان فلسطین" استفاده می کند؟بی دقتی است ؟یا حساب شده؟

2-ولایت فقیه رکن اساسی نظام جمهوری اسلامی است که جایگاه آن در قانون اساسی از زمان امام مشخص شد و امام هم همواره این رکن اساسی را مورد تاکید قرار می داد و می فرمود:پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.اما از این رکن در بروشور و کلا در تبلیغات مهندس اثری نیست .مهندس می گوید:اینجانب در همه مقاطع فکر می کردم و هنوز نیز بر این نظر هستم که ما انقلاب کردیم که یک فرد در پست و مقام خود همیشگی و جاودانی نباشد. این یک فرد در نظام ما چه کسی می تواند باشد؟روسای سه قوه ؟اعظای شورای نگهبان؟ولی فقیه؟

3-سیاست خارجی ایران بر اساس رهنمودهای امام که برگرفته از اصل عزتمندی و استکبار ستیزی و حمایت از مستضعفین بوده تاکتیکهایی که با این اصل نا سازگار باشد را بر نمی تابد.اما مهندس می گوید:جهان به منزله یک دهکده جهانی است وباید با تغییرات جهانی همراه شدو نظام مدیریت جهان امروز را پذیرفت و با آن حرکت کرد.
اما روشن نیست که منظور از تغییرات جهانی چیست؟یا نظام مدیریت جهان امروز چه نظامی است؟یا حرکت با این نظام ما را به کدام سو می برد؟اسلام و مسلمانان در این جهان چه جایگاهی داشته و باید داشته باشند؟