سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شریفترین شرف، دانش است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :22
کل بازدید :234406
تعداد کل یاداشته ها : 133
103/2/16
4:42 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
صادق مصلحی[38]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

خون شهید محمد حسین مصلحی وادقانی را منافقانی بر زمین ریختند که ایرانی بودند و فارسی زبان و ظاهرا مسلمان. نظام آخوندی و سپاه و حوزه های علمیه را دشمن درجه یک خود می دانستند و با دشمنان نظام دوستی محکم داشته و دارند. اجازه نخواهم داد دوباره منافقانی که خود با نظام و اسلام دشمنی دارند با نام دفاع از دموکراسی خون این شهید را پایمال کنند.

 

بنام خدا

از موسیقی تا اندیشه

راننده آخرین مسافر دانشجوی خود را که ظاهری مذهبی داشت  سوار کردوبه راه افتاد  با گذاشتن سی دی داخل پخش ماشین روبه دانشجو پرسید با موسیقی که مشکلی نداری ؟

دانشجو گفت :اگه خاموشش کنید ممنون میشم

راننده گفت: موسیقی مجازه . جوان گفت:  برام فرقی نمی کنه سعی می کنم هیچ  موسیقی گوش ندم  حتی موسیقی  مجاز .

یکی از مسافرها گفت: بذار حال کنیم  بابا این حرفها چیه ؟

راننده از دانشجو پرسید :  چیزی را که اسلام حلال کرده دیگه چرا حرام می کنید؟

دانشجو گفت :   اولا اسلام براحتی  حلال نکرده ، گفته حرام نیست اما توصیه کرده گوش نکنید چون ضرر داره . ثانیا خیلی ا زموسیقی ها معلوم نیست حرامه یا حلال مثل آبی که معلوم نیست میکروب وبا  داره یا نه .دلیل های دیگه هم  دارم که گوش نکنم اما شما مجبور نیستید به خاطر من از موسیقی لذت نبرید من پیاده میشم تا شما راحت باشید .

راننده برای اینکه مسافر خود را ناراحت نکرده باشد موسیقی را قطع کرد ولی دوباره رو به دانشجوکرد وپرسید : مثلا موسیقی چه ضرری داره ؟

مسافری که از قطع موسیقی ناراحت بود گفت :هیچ ضرری نداره موسیقی غذای روح آدمه تو این زمونه گرونی وشلوغی وهزار بدبختی دیگه اگه آدم موسیقی گوش نکنه ناراحتی اعصاب می گیره ،دیوونه میشه .

 جوان دانشجو گفت : پاسخ این سؤال راحت نیست چون ما خیلی چیزها را ضرر نمی دونیم و از خیلی از واقعتها بی اطلاعیم مثل روح ،عالم ملکوت . نمی دونیم موسیقی با روح ما چکار می کنه.

مسافر معترض گفت ول کن بابا  این اراجیف را .جوان روبه راننده کردوادامه داد:  شنیدید میگن پیر در خشت خام چیزی می بینه که جوان در آیینه نمی بینه. این مثل درسته یعنی چیزهایی هست که ما حتی تصورش را هم نمی کنیم در حالیکه وجود داره وبرای بعضی ها مثل روز روشنه .شما فرض کنید دونفر وارد جنگلی ناشناخته میشن یکی ازاین دونفر دانشمند وباتجربه ودیگری جوانی معمولی . وسط جنگل به درخت میوه عجیبی می رسن این درخت میوه ای داره که به هیچ   میوه ای شباهت نداره مرد دانشمند به جوان همراه میگه این میوه خاصیت باور نکردنی داره  اگه از این میوه بخوری بعد ازپنجاه دقیقه درسرت احساس سنگینی می کنی  کمی هم  دل درد می گیری اما ده دقیقه بعد نشاط ونیروی زیادی بدست می آری ، می تونی وزنه های چند تنی بلند کنی، صدها کیلومتر با سرعت خیلی زیاد بدوی، دوست داری کارهای سنگین رابه تو بسپارن وتو با سرعت اونها را به بهترین وجه انجام بدی خلاصه یک سوپر من میشی  اما این اثریه شرط داره واون اینکه قبل ازخوردن این میوه به اثر اون اعتقاد داشته باشی .

حالا اگه شما جای اون جوان می بودید چی می گفتید؟

 راننده به  فکرفرورفت .مسافر معترض گفت : چرنده! چون تا  کسی چیزی را با چشماش نبینه یا با حواسش احساس نکنه نمی تونه با ور کنه و به اون اعتقاد داشته باشه. راننده گفت نه همه چیز این طور نیست ما خدا روقبول داریم در حالیکه نمی تونیم اون را ببینیم ولی باور کردن این فرضی که شما می گی خیلی دشواره .

دانشجو ادامه داد اون جوان هم همین حرف رومیزنه(( باور کردنش دشواره)) . اما فرض کنید واقعیت داشته باشه واون میوه این خاصیت معجزه آسا را داشته باشه اگر این جوان خواسته باشه ازین خاصیت بهره مند بشه راهش چیه؟ تنها یک راه باقی می مونه(( تکیه نکردن به  حواس وبکار بستن عقل ))باید از دانش دانشمندان وعلمایی که روح وبیماریهای روح را می شناسن کمک گرفت. اون جنگل مثل زندگی دنیای ماست . درخت طوبی که میگن  در این عالم هم هست اما شرط استفاده از میوه اون اعتقاد کامل به حقیقت درخت طوبی هست. بهشت در همین دنیا هم هست اما شرط لذت بردن از اون ایمان به خدا وبهشت وجهنمه ، ایمانی که نتیجه اون عمل صالح باشه .

این مثال را برا این زدم که بگم برای فهمیدن ضرر موسیقی باید عقل را بکار گرفت ونباید دنبال درد وبیماری جسمی گشت چون موسیقی برای روح ضرر داره نه برای جسم واینکه بعضی میگن موسیقی غذای روحه حرف درستی نیست .غذای  روح برای رشد روحه اما موسیقی موجب رشد روح نیست .موسیقی همان قدر غذای روحه که تریاک غذای جسم

صحبت جوان که به اینجا رسید  تلفن همراه مسافر معترض شروع به پخش موسیقی کرد اما مسافر به آن توجهی نکرد .راننده گفت : چرا تلفن را جواب نمیدی ؟مسافر گفت : بذار حال کنیم بابا این حرفهاچیه .

 

 

 

 

 

 

 


84/5/10::: 11:59 ص
نظر()