بسم الله الرحمن الرحیم
عقلانیت ومعنویت
پیش از این به نظریه ای اشاره کردم که درآن پنبه دین سنتی زده شده واز آن لحافی نرم به نام معنویت دوخته شده بود. البته قصد جسارت ندارم .تصور میکنم نظریه، مادام که در جمع صاحبنظران مطرح شود احترام دارد اما اگر پیش از نقد واثبات از آن تبلیغ شود شایسته پاسخی طنز امیز است
دراین نظریه عقلانیت محور است وتعبد مطرود. دین سنتی به دلیل تکیه زیاد بر تعبد کنار گذاشته شده و معنویت جایگزین آن شده است.
اما
اولا : بخشی از تعالیم دین اسلام (اعتقادات ) باید از طریق عقل، درک و پذیرفته شوند وتعبد وتقلید در آن پذیرفته نیست و فهم سنتی از این بخش دین با فهم مدرن از آن تفاوتی نمی کند . پس با عقلانیت منافاتی ندارند.ولی ممکن است با عقلانیت مدرن منافات داشته باشند چون این بخش قابل تجزیه در دستگاههای پیشرفته نیست ونمی توان زیر تیغ جراحی آنرا تشریح کرد
ثانیا : به چه دلیل دین سنتی کارکرد خود را ازدست داده است؟.
اگر به خاطر پرسشهایی است که بی پاسخ مانده باید بگویم :هر عیب که هست از مسلمانی ماست .اگر آنقدر که به بهداشت تن اهمیت داده می شود به بهداشت فرهنگی بها داده میشد دسترسی به پاسخها به این دشواری نبود .
اگر به خاطر عقب ماندگی جوامع اسلامی این تصور به وجود آمده عرض می کنم چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. هر جابه اسلام عمل شده،پیشرفت وتکامل بوده وهر جا نقصی بوده به خاطر عمل نکردن به دستورات اسلام بوده است .اگر تقابل فرهنگی اسلام و غرب راقبول داشته با شید به شما اطمینان می دهم که همه فشار های سیاسی و اقتصادی غرب به خاطر جلوگیری از پیشرفت اجتناب نا پذیر ایران در علم و تکنولوژی و اقتصاد و معنویت است.
نتیجه :هر چند دراین نظریه تعبیر دین سنتی به کار رفته و از اسلام نامی نیست اما اسلام دینی است که شروعش با تعقل وعقلانیت است و تدین و تعبد به آن نیز پایه ای عقلانی دارد