سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزدیک است که حکیم، پیامبر گردد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :117
بازدید دیروز :1
کل بازدید :237817
تعداد کل یاداشته ها : 133
103/9/7
3:23 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
صادق مصلحی[38]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

خون شهید محمد حسین مصلحی وادقانی را منافقانی بر زمین ریختند که ایرانی بودند و فارسی زبان و ظاهرا مسلمان. نظام آخوندی و سپاه و حوزه های علمیه را دشمن درجه یک خود می دانستند و با دشمنان نظام دوستی محکم داشته و دارند. اجازه نخواهم داد دوباره منافقانی که خود با نظام و اسلام دشمنی دارند با نام دفاع از دموکراسی خون این شهید را پایمال کنند.

بسم الله الرحمن الرحیم

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم      تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم

یاابن الحسن

تا کی صدایت بزنیم وجوابی نشنویم ،تا کی شاهداین  همه بی عدالتی وفساد باشیم ودل خون شویم وتورا صدا بزنیم؟

تا کی صدای خرد شدن استخوانهای برادران فلسطینیمان را زیر چکمه های صهیونیستها بشنویم ودستمان بسته باشد که لا اقل سنگی بزنیم ؟

شنیده ام در اخر الزمان شیعیان ایرانی در فلسطین سران یهودی را بی سر می کنند تا کی تیغ بر تیغ کشیم ودندان بر دندان بساییم ؟

 ای قائم ما منتظریم وزخم دار سقیفه ونینوا ومدینه ودمشق ویقین داریم که می ایی پس پیشانی بند هایمان را اماده کرده ایم وچشم درراه جمعه موعود افق را به نظاره نشسته ایم

مدعی گوید که با یک گل نمی اید بهار     من گلی دارم که دنیارا گلستان می کند

 

ارادت

 

تــمام هســتیمان را رهــین لطـف تویـیم               عنایتی کن ومارا به دست خود بنواز

قلم به عشق تورقصد زبان ثنای توگویـد               تمام شمع تو گشتم مرا بسـوز وبسـاز

دگر نه یاد کس آرم نه دل به غیر توبندم              مکن ز گردن من بــند بــندگی را باز

بـه  شــامگــاه ضــلالـت اگر  کنی یـادم               به شاهــراه طریقت  مرا رسـانی باز

تورا طلب کنم امشب به لطف خود بپذیر             بود که این دم آخر مرا شوی  دمسـاز

 

بنام خدا

یک واقعیت وچند پرسش

روزگاری فضای وادقان پر بود از هیاهوی مسجدی وضد مسجدی ..اکثر قریب به اتفاق مردم یا مسجدی بودند یا ضد مسجدی .هر کس به گروهی وابسته بود وعلاقمند وبرای تقویت آن تلاش می کرد فعالیت های فرهنگی اقتصادی وتخریبی به مدد رقابت رونق زیادی داشت،اما با گذشت زمان وروی کار آمدن نسل جدید،بازی روزگار ودست اجل دیگر از آن فعالیت ها خبری نیست.تابستانها جوانها فقط فوتبال  بازی می کنند.نشریات روستا هم سالنامه شده است.مراسم مذهبی در طول سال بسیار کم رنگ وضعیف وایام  خاص مذهبی هم  رونق گذشته را ندارد.هر چند هنوز عده ای تلاش می کنند این اختلاف را حفظ کنند اما اکثریت می خواهند اتحاد برقرار شود عده ای به خاطر اینکه می دانند اتحاد یعنی نابودی طرف مقابل وعده ای (اکثرا جوانها )بر این عقیده اند که اختلاف موجب هدر رفتن سرمایه ها وتلف شدن عمر انها ست.

1-     اولین ومهمترین وقابل تامل ترین سوال اینکه آیا اختلاف در وادقان خوب است یا بد ؟

2-     آیا این اختلاف بر سر سلیقه وخط است وسابقه تاریخی دارد یا بر سر مسأله ای مهم وسرنوشت ساز و منطقی است ؟

3-     آیا می توان ازگذشته ها چشم پوشید وبدون توجه به آنچه رخ داده دست دوستی داد ویا اینکه باید از گذشته ها چشم پوشید وبا نگاه به آینده دست دوستی داد ؟

4-     آینده پیش روی وادقان چیست وچگونه باید باشد وچه کسی می تواند وباید آنرا ترسیم وعملی کند ؟

نویسنده به دنبال القای مطلبی نیست فقط می خواهد اهل مطالعه را به اند یشه وادارد وبر این اعتقاد است که حقیقت روزی آشکار خواهد شد چه وادقان روستایی آباد باشد با امکانات مادی ونیروی انسانی کارامد یا ده کوره ای خراب با باغهای خشکیده وقبرستانی آباد  اما پاسخ  درست به این سؤالات  به آشکار شدن حقیقت وترسیم آینده ای مطلوب برای وادقان کمک زیادی می کند.