بنام خداوند جان آفرین
از دوست وبلاگ نویس آقای دکتر غریب پرسیدم نظر شما در مورد رواج ازدواج موقت چیه ؟ اینگونه پاسخ دادند :شما بفرمایید با این ترتیب فرق ما با جامعه ی غرب چیست ؟ اگر قرار شود هر مردی بدون نیاز به ازدواج مشکلش را به راحتی حل کند.به کدام دلیل یک مرد قبل از فرا رسیدن دوران پیری و کوری ونیاز به یک پرستار مفت ! سراغ ازدواج دایم می رود و خودش را در گیر این همه مسولیت می کند.پس
1 -میزان ازدواج دایم و تشکیل خانواده دایم در بین عاملین به اسلام هم شدید افت می کند.
2-تعداد زنان در خانه مانده زیاد تر می شود این ها هم اگر سالم باشند یا به خیل ازدواج موقتی ها می پیوندند یا ترجیح می دهند فراموش کنند که زنند.یا سلامت را رها می کنند و...
3-بچه های جامعه ی ما همین یک مصیبت را نداشتند که به آن هم می رسند. خانواده یعنی یک مادر با بچه های رنگ و وارنگ با چند پدر که هر فصل یکی شان پیش مادر می آیند .محبت انچنانی هم به بچه ها ندارد یا به بعضی ها که شبیه خودش اند دارد.!تربیت در خانواده ی مستحکم ما را به این وضع رسانده تصور کنید این بچه ها در آینده چه خواهند شد؟
4در خانواده های نادر دایمی هر از گاهی یک مرد یا یک زن در خانه ای را می زند و خود را فرزند پدر خانواده می داند.
-5بازار آزمایش DNAو دادسرای ویژه ی صیغه رونق پیدا میکند.
6بعد از مرگ پدر جنگهای ارث و میراث بالا می گیرد وجلسات عزا و خیرات درگذستگان هاتبدیل به جلسه ی مباهله میشود.
بعد از یک نسل دیو آزاد رها شده ی شهوت حالا دیگر سر مست است در کتب اسلامی می گردد شاید جایی اشاره ای ازیکی از خلفای عباسی! هم که شده پیدا کندو سد دینی هم جنس گرایی را هم جوری حل کند.
بنده نیز به اختصار اینگونه پاسخ دادم :
دوست گرامی تصویر سیاهی از صیغه ارائه دادید اما آیا واقعا آنچه که گفتید در صورت رواج رخ خواهد داد ؟بنده چنین تصوری ندارم به چند دلیل
1-انگیزه انسانها برای ازدواج تنها شهوت نیست که با ازدواج موقت فرونشیند یا افروخته شود بلکه توالد و داشتن یک همراز دائمی عامل اصلی ازدواج است که در ازدواج موقت میسر نیست
2-هم اکنون که تعداد دختران اماده ازدواج از پسران آماده بیشتر است زنان حاضر به عقدموقت نیستند که یکی از عوامل آن روحیه وابستگی طلبی زن است که در ازدواج موقت میسر نیست (توضیح اینکه زنان ترجیح میدهند همیشه با یک مرد رابطه جنسی داشته باشند به این ترتیب حتی در صورت رواج ازدواج موقت باز زنان از پذیرش آن امتناع میکنند)
3-ازدواج موقت یک رابطه قانونی با شرایط خاص خود است(نگهداشتن عده )در صورت عمل به آن تفاوتش با آزادی جنسی در غرب و اثرات آن اشکار می شود و بالاخره ازدواج موقت مورد نظر من به عنوان راهکار اورژانسی است که در اسلام به آن اشاره شده
اما ترجیح دادم این نقد ونظر را باپاسخ مفصل دوباره مطرح کنم
4-تصور دنیای سیاهی که ازدواج دائم اهمیت خود را از دست داده و پدران و مادران متعدد و بچه های رنگارنگ فراوانند و ازمایشگاههای DNAرونق دارد و دیو شهوت به دنبال قانونی کردن همجنس گرایی است آسان است چون در غرب وجود دارد اما تصور کردن دنیایی که احکام و سنتهای اسلام اجرا شده و زنان با سواد و متواضع و فهمیده در خانه و مدرسه و هر جای مربوط عاشقانه به انجام وظیفه مشغولند و مردانی که با فکری فارغ از مسایل جنسی به کار و درس و تعامل با جامعه سرگرمند و علم و دین راهنمای اجتماع است بسیار دشوار چون در عصر ما موجود نیست
5-در جامعه ای که زن و شوهر دائمی با جلوگیری از حاملگی بین فرزندان خود ده سال فاصله می اندازند آیا در ازدواج موقت جلوگیری چگونه خواهد بود ؟
6-با نگاهی به واقعیت های تکان دهنده فساد در جامعه در می یابیم که هیچ راهی جز برگشتن به واجبات و سنتهای اسلامی وجود ندارد
در سفری که به استان فارس داشتم در راه با مردی ههسفر شدم که زندگی جالبی داشت می گفت :روزی مسافری را کنار جاده سوار کردم تا اورا به مقصد برسانم والبته برای رضای خدا .این مسافر خانمی با حال پریشان بود که از مشکلات اقتصادی و تنهایی خود گفت من نیز به قصد کمک اورا به انجمن خیریه ای معرفی کردم اما او از تنهایی خود گله کرد و با کنایه می خواست نیاز جنسی خود را ابراز کند بالاخره گفت حاضرم صیغه شما باشم اما من نپذیرفتم و او را به یک انجمن خیریه معرفی کردم . به این وسیله بخشی از نیاز مالی او برطرف شد . چند ماه بعد شماره مرا پیدا کرده بود و خواست تامرا ببیند .
این بار از زندگی گذشته خود گفت و دخترانی که بدون پدر با سختی بزرگ کرده و الان باید به خانه شوهر بروند ولی نه جهیزیه ای ،نه سرپرستی ...
خلاصه دوباره از من خواست تا اورا به عقد خود درآورم .هر چه من امتناع میکردم او بیشتر اصرار میکرد تا بالاخره راضی شدم( از شما چه پنهان، بدم هم نمی آمد) . بعد از اینکه مراحل قانونی طی شد با او عقد موقت بستم . مدتی نگذشته بود که دنیا به من رو کرد به طوری که اکنون دو دختر اورا شوهر داده ام و هیچ خللی در زندگی من بوجود نیامده. آن زن هم مانند همسر دائمی من مورد علاقه من می باشد و زندگی جدیدی را با رضایت شروع کرده واین درحالیست که محبت من نسبت به همسر دائمیم ذره ای کمتر نشده!هر چه میخواهم برای او بخرم اول برای همسر دائمم می خرم و ...
این سوال برایم پیش آمدکه اینگونه ازدواج که بسیاری از معضلات جنسی جامعه را مهار میکند چرا اینقدر منفور جامعه ما شده؟
امیر المومنین علی علیه السلام فرمود : اگر عمر ازدواج موقت را حرام نمیکرد جز انسان شقی و بد بخت زنا نمی کرد
نظر شما چیه ؟؟؟؟؟
بنام خدا
عیسی علیه السلام فرمود: من مریضان را مداوا کردم و به اذن خدا شفا دادم و برص وپیسی را با اذن خدا بر طرف کردم ومردگان را معالجه کردم و به اذن خدا زنده کردم و انسان احمق را مداوا کردم اما در اینکار موفق نشدم
پرسیدند ای روح الله احمق کیست ؟
فرمود :انسان مغرور و خود پسندی که خود را صاحب همه فضایل می داند وهمیشه خود را بر حق می بیند و هیچ گاه به کسی حق نمی دهد. این همان احمقی است که دردش هیچ درمانی ندارد
بسم الله الرحمن الرحیم
از معجزات عیسی علیه السلام این بود که گنجهای پنهانی را آشکار میکرد اماخود ازآنها بهره نمی برد روزی جوانی را بدین صورت از هیزم کشی یه تخت حکومت رساند اما وقت رفتن جوان از او پرسید: تو که چنین قدرتی داری که دوروزه مرا از خار کنی به پادشاهی برسانی چرا خود خانه و خانواده و نداری و بر الاغ آواره شهر و دیاری؟
گفت:آنکسی که خدا را شناخته و به خانه کرامت و پاداش اوآگاهی دارد و ناپایداری دنیا را درک نموده به سلطنت فانی دنیا وامور ناپایدار آن دل نمی بندد ما در پیشگاه الهی ودر خلوتگاه ربوبی دارای لذتهای روحانی خاصی هستیم که این لذت های دنیا در نزد آن بسیار ناچیز است .
با چشم خوار منگر توبه این پابرهنگان
نزد خرد عزیزتر از دیده ترند
آدم بهشت را به دوگندم اگر فروخت
حقا که این گروه به یک جو نمی خرند
برگرفته از قصه های قرآن –محمد محمدی اشتهاردی
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستم روح الله در مورد حجاب نظرات جالبی دادند که چند بحث را در خود داشت
اول : توجه دنیا به کشور ما و تبلیغ برعلیه ما به عنوان تروریست و خشونتگرا
دوم : ارزش نداشتن حجاب اجباری
سوم :مخدوش شدن چهره دین به خاطر سوء رفتار ما
اول :دنیا زمانی متوجه ما شد که ما انقلاب کردیم وگر پیش از آن کسی ایران را با وجود آنهمه سابقه و فرهنگ وتمدن نمی شناخت ما بر اساس اسلام انقلاب کردیم و بر مبنای دین حکومت تشکیل دادیم و می خواستیم قوانین اسلام را به اجرا در بیاوریم کاری که دینا آن را بر نمی تافت و منافع ابر قدرتها را از بین می برد اما امام ما با همراهی امت خود این کار را کرد وبا اینکار معادلات جهان سیاست را به هم ریخت و نام ایران و انقلاب اسلامی آن در جهان پیچید.
ما همچنان به دنبال اجرای احکام اسلام هستیم
دوم: حجاب اجباری هر چند برای کسی که مجبور است ارزش ندارد اما برای جامعه ارزش دارد (کاری به فلسفه حجاب اجباری ندارم که خود جای بحث فراوان دارد ) در اسلام تظاهر به گناه بسیار بزرگتر و خطرناکتر از خود گناه شناخته شده تا جاییکه برای آن مجازات در نظر گرفته شده نه مجازات جریمه و زندان بلکه این مجازات به تناسب گناه تا حد قتل نیز پیش می رود آیا بی حجابی گناه علنی نیست ؟ما می خواهیم دستورات اسلام را اجرا کنیم دیگران بپسندند یا نپسندند
سوم : قبول دارم که گاهی رفتارهای غلط آبروی دین رامی برند اما چرا دستور دین را به خاطر خوش آمد دشمنانمان کنار بگذاریم حجاب دستور دین است امر به معروف باشرایطش دستور دین است و مجازات متخلفان از قانون وشرع نیز دستور دین است اگر خواسته باشیم نظر دنیا را به اسلام جلب کنیم باید خود به دستور اسلام عمل کنیم و نتیجه آنرا به دنیا بنمایانیم که قطعا نتیجه اش برای مردم بی طرف و حق پذیر شیرین و به مذاق بیماردلان ودشمنان تلخ خواهد بود
در پایان لازم است تذکر بدهم که ما با دشمنان کار نداریم اما آنها با خیلی کار دارند و در مجازات متخلفین از قانون و شرع عمد و غیر عمد هر دو باید در نظر گرفته شوند
سعی کردم مختصر باشد ولی نشد .
با پرخاش گفت : حجاب که زوری نمیشه من بنده خدا هستم خدا به من گفته حجاب داشته باش اگه اطاعت کردم میگه مزد بندگیت برو بهشت اگه اطاعت نکردم میگه سزای گناهت برو جهنم دیگه به کسی چه ربطی داره که به من بگه حجاب داشته باش
گفتم آروم باش ،کی خدا به توگفته حجاب داشته باش ؟چطوری با تو تماس گرفته که ما بی خبریم ؟
خدای تو خدای چند میلیارد آدم دیگه هم هست .به همه پیام داده که واجب چیه حروم چیه.گفته که حجاب واجبه و اگه کسی به وظیفه خودش عمل نکرد شما بهش تذکر بدید حالا اگه توبه وظیفه خودت عمل نمیکنی از اینکه اونا به وظیفه خودشون عمل کنند چرا دلخوری ؟
آدما همه بنده هستن .هر کسی بنده یه چیزی یا یه کسی. یکی بنده خدا، یکی بنده پول ،یکی بنده هوس ،یکی بنده توهمات
روی صحبتم با اوناییکه خودشونو بنده خدا می دونن
حجاب دستور خداست هم برای زن هم برای مرد محدوده حجاب در دین برای زنها بیشتراز مردها هست، چرا ؟چون خدا گفته اگه بنده خدایی چون و چرا نداره ،داره ؟