بنام خدا
عیسی علیه السلام فرمود: من مریضان را مداوا کردم و به اذن خدا شفا دادم و برص وپیسی را با اذن خدا بر طرف کردم ومردگان را معالجه کردم و به اذن خدا زنده کردم و انسان احمق را مداوا کردم اما در اینکار موفق نشدم
پرسیدند ای روح الله احمق کیست ؟
فرمود :انسان مغرور و خود پسندی که خود را صاحب همه فضایل می داند وهمیشه خود را بر حق می بیند و هیچ گاه به کسی حق نمی دهد. این همان احمقی است که دردش هیچ درمانی ندارد
بسم الله الرحمن الرحیم
از معجزات عیسی علیه السلام این بود که گنجهای پنهانی را آشکار میکرد اماخود ازآنها بهره نمی برد روزی جوانی را بدین صورت از هیزم کشی یه تخت حکومت رساند اما وقت رفتن جوان از او پرسید: تو که چنین قدرتی داری که دوروزه مرا از خار کنی به پادشاهی برسانی چرا خود خانه و خانواده و نداری و بر الاغ آواره شهر و دیاری؟
گفت:آنکسی که خدا را شناخته و به خانه کرامت و پاداش اوآگاهی دارد و ناپایداری دنیا را درک نموده به سلطنت فانی دنیا وامور ناپایدار آن دل نمی بندد ما در پیشگاه الهی ودر خلوتگاه ربوبی دارای لذتهای روحانی خاصی هستیم که این لذت های دنیا در نزد آن بسیار ناچیز است .
با چشم خوار منگر توبه این پابرهنگان
نزد خرد عزیزتر از دیده ترند
آدم بهشت را به دوگندم اگر فروخت
حقا که این گروه به یک جو نمی خرند
برگرفته از قصه های قرآن –محمد محمدی اشتهاردی
بنام خدا
چند سالی است که پزشکان از مضرات نمک می گویند و توصیه می کنند که اصلا نمک مصرف نشود چون به اندازه کافی نمک در رژیم غذایی وجود دارد.
این سوال برایم بوجود آمده که قدیم که نمک جز ضروری غذاها و قبل و بعد آن بود عمرها طولانی تر بود وسکته های قلبی و مغزی کمتر اتفاق می افتاد( شاید هم بوده ولی ما ندیده ایم اما قطعا متوسط عمر نسبت به گذشته کوتاه تر شده ).
اگر از پزشکان پرسیده شود که آیا نمک برای جسم بیشتر ضرر دارد یا گناه خواهند گفت نمک برای جسم ضرر دارد و گناه برای روح.
اما روایات ما چیز دیگری می گویند:
قال الصادق علیه السلام :مَن یَموُتُ بِاِلذنُوُب أکثرََُُ مِمَّن یَموُتُ باِلآجَالِ ومَن یَعیشُ باِلإحسَانِ ِأکثرُ مِن أن یَعیشُ بِاِلأعمَارِ بحار جلد 5 ص 140کسانی که به خاطر گناهان میمیرند بیشتراز کسانی هستند که با سپری شدن عمر و رسیدن اجل می میرند و کسانی که به خاطر نیکوکاری عمر می کنند بیشتراز کسانی هستند که عمر طبیعی خود را می کنند
قال الرضا علیه السلام :کُلـَّمَا اَحدَثَ العِبَادُ مِنَ الذُنُوبِ مَا لَم یَکُونُوا یَعمَلوُن أحدَثَ اللهُ لَهُم مِنَ البَلاءِ مَالََم یَکوُنوُا یَعرِفوُن
کافی ج2 ص275
هر زمان که بندگان گناهانی را که انجام نمیدادند مرتکب شوند خدا بلاهایی که نمی شناسند وسابقه ندارد برایشان بوجود می آورد
با پیشرفته تر شدن بشر در زمینه تکنولوژی گناهان نیز پیشرفته شده اند و بیماریها هم همینطور. بلاهایی مثل ایدز ،سارس ،انفولانزای مرغی ، جنون گاوی و.... زلرله
بنام خدا
دیشت ساعتی را در مطب ایت الله ال اسحاق سپری کردم روی دیوار مقاله ای در مورد طب سنتی نصب شده بود ایت الله ال اسحاق در این مقاله که مصاحبه با یکی از جراید بود گفته بود ما در طب سنتی بیماریهایی مثل سرطان کبد صرع دیابت و بسیاری بیماریهای سخت را با ضمانت مداوا می کنیم
این پزشک با هیچبیمه ای قرار داد ندارد چون اصلا برای مداوای بیماران پولی نمی گیرد هر چند می گویند پول داروی ان زیاد می شود من به تجربه درک کردم که تقریبا هزینه آن یک پنجم هزینه درمان با داروهای شیمیایی می شود
در پزشکی جدید فقط به جسم،سلول ،ملکول ومیکروب توجه می شود .حتی می خواهند بیماریهای روحی را نیز بادارو مداوا کنند انگار روح روان در طب جدید انکار شده است
اما در طب سنتی جسم وروح متاثر از یکدیگرند و در معالجه به هر دو نگاه می شود
بنام خدا
از زمانی که موضوع ازدواج نوجوانی را مطرح کردم دوستان عزیزی نظر دادند که مشکلات بر سر راه ازدواج جوانان زیاد است چه برسد به نوجوانان و هنوز بلوغ روانی و اجتماعی ندارند اما حرف من چیز دیگریست من قبول دارم که نبود شغل ، گرانی مسکن ، هزینه های سنگین عروسی ، ترس از عدم موفقیت در زندگی آینده و پیدا کردن همسر مناسب ،ناتوانی نوجوانان در اداره زندگی، گذشته از مسائل اقتصادی ،هر کدام به تنهایی مانعی بر سر راه ازدواج است اما اگر ضرورت ازدواج نوجوانی واضح شود عزم مسئولین و خانواده ها برای حل مشکلات و انتقال مهارتهای زندگی به نوجوانان جزم خواهد شد.هدف من از نوشتن این مطالب به رسمیت شناختن صلاحیت نوجوانان برای ازدواج است تا خانواده ای که توانایی این کار را دارد تحت تاثیر فرهنگ جامعه قرار نگیرد ونیاز فرزند نوجوان خود را از راه مشروع برآورده کند.
به نظر شما ایا سرطان خطرناکتر است یا ایدز ؟
به نظر شما ایا این بیماریها خطرناکتر است یا افتادن در سراشیب لغزنده گناه ؟
هر چند بحث در موضوع گناه به اعتقادات دینی برمی گردد و هر کس عقیده ای دارد اما قطعا جامعه اسلامی ما فساد و بی بندو باری را خطرناکتر از بیماریهای کشنده می دانند .
بنام پیوند دهنده قلبها
چندی پیش مطلبی در مورد خواستگاری دخترها از پسرها نوشته بودم که مورد عنایت برادر عزیزم علی قرار گرفت اما چون مختصر بود مفید منظور نبود.
به نظر من اصل براین است که پسرها به خواستگاری دخترها بروند یعنی در شرایط مطلوب اقتصادی که مرد با خیال راحت از مخارج زندگی اقدام به تشکیل خانواده می کند و تعداد دختران آنقدر زیاد نشده که با هم برای پیدا کردن شوهر مسابقه بدهند و فرهنگ جامعه بر اساس قانون و اخلاق انسانی و اسلامی شکل گرفته باشد،حرف غلطی است که بگوییم ایرادی ندارد دخترها هم به خواستگاری پسرها بروند چون طبیعت انسانی اینگونه است که همیشه مرد طالب باشد وزن مطلوب در ادبیات ما همیشه مرد عاشق بوده و زن معشوق.(لیلی و مجنون، وامق و شعذرا ،شیرین و فرهاد ) و این به خاطر شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نبوده بلکه براساس خلقت خداوندی است که زن را مظهر جمال و مرد را مظهر جلال خود قرار داده است
روش پسندیده در منظر عقل و شرع و عرف خواستگاری پسر از دختر است مگر اینکه شرایط جامعه را بحرانی بدانیم و برای همه جامعه این نسخه را بپیچیم که به نظر حقیر هنوز به آنجا نرسیده ایم
یا حق
خواستگاری دخترها از پسرها خوبه یا بده ؟
جواب اول : خدا که نگفته فقط پسر ا می تونن برن خواستگاری دخترا. اصلا چه ایرادی داره که دختره به پسره بگه دوستت دارم می خوام زنت بشم. هیچ ایرادی نداره. پسرا خیلی هم دوست دارن .حالا چرا دخترا این کار ونمی کنن تقصیر این فرهنگ قدیمی ماست .
جواب دوم : یه نگاه به دل دخترا بندازید یه نگاه به دل پسرا .( کاری به شیطنت هر کدوم نداشته باشی) می بینی
هر دو دلشون برا هم می ره ولی دخترا دوست دارن ناز کنن. پسرا دوست دارن دنبال یه دختر برن که ناز می کنه خدا نکنه پسری بفهمه که دختری اونو دوست داره!!! اگه نامرد باشه که واویلا